سایت خبری پرسون ـ ژئوپلیتیک از جمله مباحث بسیار مهم در علوم سیاسی و استراتژیک است. در این شاخه از علم سیاست، به تاثیر عامل جغرافیا بر مناسبات سیاسی و قدرت میان کشورها و همچنین اثرگذاری آن بر روابط بین الملل میپردازد.
از جمله مهمترین نظریه پردازان ژئوپلیتیک، "آلفرد ماهان" است که بر نقش تسلط بر دریاها با استفاده از نیروی دریایی برای پیشبرد منافع ملی کشورها تاکید دارد.
البته وی علاوه بر نیروی رزمی، توان ترابری و بازرگانی آبی را نیز جزیی از قدرت دریایی یک کشور میداند.
اما برخی از کشورها در استفاده از جغرافیا برای تحقق اهداف ملی شان محدودیتهایی دارند که از آن به "تنگنای ژئوپلیتیکی" یاد میشود.
برای مثال بسیاری از صاحب نظران معتقدند یکی از اصلیترین دلایل حمله صدام به ایران و همچنین اشغال کویت به تنگنای ژئوپلیتیکی عراق در خلیج فارس باز میگشت.
ایران نیز اگر چه سواحل گستردهای در خلیج فارس و دریای عمان دارد، لکن از دوره پهلوی دوم جزیره خارگ بهعنوان یگانه پایانه صادرات نفت خام این کشور تعیین شد و در حال حاضر نیز بیش از ۹۰ درصد ارسال نفت از طریق آن انجام میگیرد.
علت انتخاب خارگ نیز مطالعات دقیقی بود که صورت گرفت زیرا علاوه بر عمق مناسب سواحل این جزیره، نفت استخراج شده از خوزستان با توجه به شیب مناسب با کمترین هزینه میتوانست به آنجا پمپاژ شود.
اما بعدها در طول جنگ ۸ ساله صدام علیه ایران، مشخص گشت جزیره خارگ از سوی کشورهای متخاصم میتواند به راحتی هدف قرار گیرد و همچنین امنیت صادرات نفت ایران به امنیت خلیج فارس گره خورده است و در صورت بروز تنش در این شاخاب، همه متضرر خواهند شد.
خصوصا در زمینه امنیت تردد در تنگه هرمز و هشدارهایی که جمهوری اسلامی در خصوص ناامن سازی این آبراهه باریک در صورت تهدید منافعش میداد.
البته قبل از جنگ ۸ ساله و در دوران پهلوی نیز با توجه به وابستگی کامل آن حکومت به فروش نفت و همچین واردات کالا از طریق بندر امام خمینی (که آن موقع شاهپور نام داشت)، محمدرضاشاه اینجمله را در مصاحبهای بیان کرد: "آزادی کشتیرانی در آن پهنه آب، آزادی عبور و مرور در تنگه هرمز، از نظر ما جنبه حیاتی دارد و در واقع شاهرگ حیاتی ما را تشکیل میدهد".
عبارت فوق به وضوح نشان میدهد از دوران گذشته تاکنون، هرگونه ناامنی در خلیج فارس به ویژه تنگه هرمز با ایمنی تجارت نفت و در نتیجه امنیت ملی ایران ارتباط مستقیم داشته و محدود بودن عمده صادرات نفت کشور به پایانه جزیره خارگ یک نقطه ضعف استراتژیک به شمار می رفته است.
جمهوری اسلامی که از این ناحیه در دوران جنگ توسط هواپیماهای پیشرفته و پرشمار عراقی آسیب زیادی دید، در برههای از زمان از طریق پایانه جزیره سیری و نفتکش های کوچک توانست به صورت تاکتیکی و مقطعی مشکل را حل کند لکن نیاز به راه حلی دائمی برای مرتفع ساختن این نقطه ضعف بزرگ کاملا احساس میشد.
نکته دیگری که ذکر آن ضروری به نظر میرسد این است که پس از شروع تحریمهای نفتی ایالات متحده علیه ایران در سال ۲۰۱۲، جمهوری اسلامی با توجه وابستگیاش به تنگه هرمز نتوانست از تسلط خود بر آبراهه مزبور استفاده مناسبی کند و این اهرم بسیار مهم ژئوپلیتیکی را علیه متحدان متخاصم آمریکا در منطقه خلیج فارس به کار بگیرد.
در نتیجه به این دلیل راهبردی و البته دلایل دیگر در دولت حسن روحانی ایجاد خط لوله گوره ـ جاسک با هدف رفع وابستگی صادرات نفت ایران به جزیره خارگ کلید زده شد که تاثیرات بسیار مهم استراتژیک در منطقه خلیج فارس و دریای عمان در پی خواهد داشت.
بیان این مطلب نیز ضروری است که بدانیم این طرح به خودی خود توجیه اقتصادی ندارد اما لحاظ استراتژیکی و ژئوپلیتیکی توان ایران را در پیشبرد منافعش افزایش چشمگیری داده و اثرات اقتصادی آن در مناطق شرق هرمزگان در سالهای آتی به تدریج پدیدار خواهد شد.
نویسنده: علیرضا تقوینیا ـ کارشناس مسایل غرب آسیا
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.